من به هنرپیشگی علاقه ی زیادی دارم اما هر جا میروم و به هر که می گویم، می گویند استعدادش را نداری! مادرم دلش می خواهد که من دکتر شوم ولی راستش من شجاعت این کار را ندارم! پدرم میگه خب لااقل مهندس شو ولی آخه من سواد و هوش مهندسی هم ندارم! دوستایم میگن تو که هیچی نداری، لااقل سوفورچی شو، ولی من حقوق سوفورچی را دوست ندارم! من دلم حقوق های چند میلیونی می خواهد! دوستم گفت با این حال فقط یک شغل به دردت میخوره و اون هم اینکه بری دلقک سیرک شی! نه شجاعت می خواد، نه سواد، نه هوش! تازه پول زیادی هم توشه! درضمن، کلی هم مردم رو میخندونی! گفتم آخه من دلم نمی خواد مردم بخندن، دوست دارم من فقط به مردم بخندم!! هی من کار کنم، هی ملت حرص بخورن، هی من بخندم! به هر کی گفتم میگه همچین شغلی وجود نداره، ولی راستش چند شب پیش که داشتم تلویزیون میدیدم، بالاخره شغل مورد نظرم رو پیدا کردم! شغلی که نه استعداد می خواد، نه سواد، نه هوش، نه شجاعت! تازه کلی هم در آمد داره! یه عالمه هم میتونی به مردم بخندی! من می خوام رئیس فدراسیون فوتبال شم!! تیم ملی نره جام جهانی، هی مردم گریه کنن، هی من بخندم! از آسیا هی حذف بشیم، هی مردم حرص بخورن، هی من بخندم! هر قانونی خنده داری دلم خواست بگذارم، هی کارشناسا و ملت سرخ شن، هی من بخندم! مردم هی شعار بدن علیرضایی حیا کن، فدراسیون رو رها کن، من هم استعفا ندم و هر هر به ریش همشون بخندم! آره! من می خوام رئیس فدراسیون فوتبال شم و به همه عالم و آدم، مخصوصا به این عادل فردوسی پور پر رو بخندم!!